یه داستان از ماهیگیری در جنگل.
گربه با چوب ماهیگیریش به رودخانه میره تا ماهی بگیره. ناگهان سروکلهی حیوانات جنگل پیدا میشه: گرگه، خرسه، روباهه ... خلاصه همه از گربه میخوان که برای اونها ماهی بگیره؛ ولی گربهی بیچاره میخواست برای بچههای خودش ماهی بگیره.
راستی، دوستان گربه اصلاً بلد نبودن که موقع ماهیگیری باید ساکت باشن. گربه حسابی به دردسر افتاده بود؛ حسابی ... .
***
این کتاب را انتشارات نشر نخستین چاپ کردهاست.
گربه با چوب ماهیگیریش به رودخانه میره تا ماهی بگیره. ناگهان سروکلهی حیوانات جنگل پیدا میشه: گرگه، خرسه، روباهه ... خلاصه همه از گربه میخوان که برای اونها ماهی بگیره؛ ولی گربهی بیچاره میخواست برای بچههای خودش ماهی بگیره.
راستی، دوستان گربه اصلاً بلد نبودن که موقع ماهیگیری باید ساکت باشن. گربه حسابی به دردسر افتاده بود؛ حسابی ... .
***
این کتاب را انتشارات نشر نخستین چاپ کردهاست.
صداها
-
عنوانزمان
-
6:24
کاربر مهمان
کاربر مهمان