هفت خوان اسفندیار جلد سوم

هفت خوان اسفندیار جلد سوم

  • 2 قطعه
  • 8:05 مدت زمان
  • 473 دریافت شده
راوی: پیمان قریب پناه
قالب: روایی
دسته‌بندی: کودک
هفت خان اسفندیار سفری پر ماجرا است که اسفندیار قصد رهاندن خواهرانش همای و به‌آفرید را از کشور بیگانه دارد. اسفندیار باید از هفت خطر عمده عبور نموده تا به مقصد نهایی یعنی رویین‌دژ برسد.

اسفندیار ، گرگسار را فراخواند و منزل بعدی را پرسید. گرگسار گفت: در منزل بعد با زن جادوگر روبرو میشوی. او اگر بخواهد بیابان را چون دریا می کند و شاهان او را غول می نامند. بهتر است برگردی و به جوانی خودت رحم کنی. اما اسفندیار نپذیرفت و وقتی شب شد سپاه حرکت کرد و صبحگاه اسفندیار سپاه را به پشوتن سپرد و خود حرکت کرد و با خود جام می و طنبور برد. بیشه ای چون بهشت دید که درختان بسیار داشت و در جوی هایش گلاب روان بود، پس لب چشمه نشست و به طنبور زدن مشغول شد. زن جادوگر صدایش را شنید و با همه زشترویی خود را به صورت زیبایی درآورد و به نزد اسفندیار رفت. اسفندیار به بازویش زنجیری داشت که زردشت از بهشت آورده بود، آن را به گردن انداخت و به زن جادوگر گفت : تو بر من چیره نمی شوی پس صورت اصلیت را نشان بده . ناگاه پیرزنی سیاه چهره دید پس خنجر را بر سرش فرود آورد.

کتاب"هفت خوان اسفندیار" در شبکه ر ادیویی ایرانصدا به تهیه کنندگی آتی جان افشان تهیه و تولید شده است.

از ایرانصدا بشنوید

خوان زن جادو یکی از خوان های مهم هفت خوان اسفندیار بود، که او به خوبی از پس این خوان برآمد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالیه
  • کاربر مهمان
    عالی

تصاویر

دسترسی سریع