من یک اسب می خواهم

  • 1 قطعه
  • 5:34 مدت زمان
  • 1 دریافت شده
یه کتاب برای شما که با خیال و رؤیا دوست‌اید. مثلاً می‌تونید سوار اسب رویایی‌تون بشید و برید سفر.
ز راه رسید روز تولد بوبی
از خواب برخاست با خوشحالی

سال‌ها بود که آرزویی داشت
آرزویی که یک دم داشت

نه همستر، نه گربه
نه سگ، نه موش گنده

خب پس آرزوی بوبی چی بود؟ بوبی چه آزویی داشت؟
می‌دونید بوبی یه اسب می‌خواست؛ یه اسب که باهاش به همه‌جا بره. همه‌جا!
بوبی توی خیال و رؤیاش سوار اسبش می‌شد و سفر می‌کرد.
***
این کتاب را «مؤسسه‌ی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان» منتشر کرده‌است.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع