display result search
شب رویایی 196
شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
***********
جشن پاییزی
وقتی اولین برگ زرد از درخت افتاد، پاییز توی جنگل بزرگ شروع شد...
خرس کوچولوی قصه ما چون خیلی کوچیک بود و تازه یه سالش شده بود، نمی دونست جشن پاییزی چیه و خیلی هیجان داشت که این جشن رو از نزدیک ببینه...
*********
مدرسه مهربونی
در مدرسه ی مهربونی همه با هم به خوبی رفتار میکردن و با هم مهربون بودن.
توی مدرسه ی مهربونی هیچ کس با کسی قهر نبود. همه با هم دوست و آشتی بودن.
اماااا یه روز یه پسر بچه وارد مدرسه شد که اصلا حوصله ی مهربانی رو نداشت. اون خیلی اخمو بود. مدت ها گذشت تا کم کم اخم های پسرک کم و کمتر شد ...
*****
یان و یولیا به مدرسه می‌روند
تا چند هفته دیگه «یان» به مدرسه می‌ره. مادر برای یان، شلوار، دفتر، کتاب، ماژیک، مدادرنگی، مدادشمعی و یک کیف مدرسه می‌خره. «یولیا» می‌پرسه: «پس من چی؟» مادر می‌گه: «تو دو سال دیگه به مدرسه می‌ری».
*******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
***********
جشن پاییزی
وقتی اولین برگ زرد از درخت افتاد، پاییز توی جنگل بزرگ شروع شد...
خرس کوچولوی قصه ما چون خیلی کوچیک بود و تازه یه سالش شده بود، نمی دونست جشن پاییزی چیه و خیلی هیجان داشت که این جشن رو از نزدیک ببینه...
*********
مدرسه مهربونی
در مدرسه ی مهربونی همه با هم به خوبی رفتار میکردن و با هم مهربون بودن.
توی مدرسه ی مهربونی هیچ کس با کسی قهر نبود. همه با هم دوست و آشتی بودن.
اماااا یه روز یه پسر بچه وارد مدرسه شد که اصلا حوصله ی مهربانی رو نداشت. اون خیلی اخمو بود. مدت ها گذشت تا کم کم اخم های پسرک کم و کمتر شد ...
*****
یان و یولیا به مدرسه می‌روند
تا چند هفته دیگه «یان» به مدرسه می‌ره. مادر برای یان، شلوار، دفتر، کتاب، ماژیک، مدادرنگی، مدادشمعی و یک کیف مدرسه می‌خره. «یولیا» می‌پرسه: «پس من چی؟» مادر می‌گه: «تو دو سال دیگه به مدرسه می‌ری».
*******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
28:46
کاربر مهمان