فصل پاییز بود و درخت «اَفرا» تک و تنها کنار دیوار بلند ایستاده بود و به صدای پاییز گوش میداد. برگهای درخت افرا دونه دونه روی زمین میافتادن. بین اون همه برگ، یه برگ سرخ بود که هنوز به شاخهی درخت چسبیده بود... .
کودکان با شنیدن این داستان با زبانی ساده و روان یاد میگیرن که با دوستی و مهربانی کردن میتونن گره از کار دوستانشون باز کنن و به اونها کمک کنن.
کودکان با شنیدن این داستان با زبانی ساده و روان یاد میگیرن که با دوستی و مهربانی کردن میتونن گره از کار دوستانشون باز کنن و به اونها کمک کنن.
صداها
-
عنوانزمان
-
11:27
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه