خاله سرما

  • 1 قطعه
  • 13:16 مدت زمان
  • 111 دریافت شده
«سحر» و «ستاره» دو تا دوست خوب و مهربون بودن. هر روز یه زیرانداز گوشه‌ی حیاط پهن می‌کردن و با اسباب‌بازی‌هاشون بازی می‌کردن. یه روز سحر می‌رفت خونه‌ی ستاره و یه روز هم ستاره می‌رفت خونه‌ی سحر. کم‌کم فصل سرما فرا رسید و ... .
کودکان با شنیدن این داستان یاد می‌گیرن که هر فصلی که خداوند آفریده، ویژگی‌های خاص خودش رو داره و بودن هرکدوم از این فصل‌ها برای ما و موجودات دیگه لازم و ضروریه.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع