شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕️ نمکی
توی یک روستا پسر شیطون و با نمکی بود به نام نمکی. که گاهی همسایه ها از دست کارهایش کلافه و عصبانی می شدند.
یک روز که یکی از همسایه ها در حال پختن رب گوجه بود، توپ توی حیاط خاله مروارید افتاد...
اما خدا رو شکر توپ توی ظرف رب نیفتاد. خاله مروارید با عصبانیت به خانه مادر نمکی رفت و از شیطنت نمکی شکایت کرد. هرچقدر که نمکی گفت کار من نبوده خاله مروارید قبول نکرد که نکرد....
⭕️ من می گم نه!
من یه بچه ام و امروز با باباجونم اومدم پارک! من امروز توی پارک خیلی گفتم «نه»! همون قدر که «بله گفتن» رو دوست دارن «نه گفتن» رو هم دوست دارم.
⭕️ گل سرخ و پروانه
توی یه دشت زیبا، پنج تا پروانه که با هم خواهر بودن، زندگی میکردن. اونها با هم توی آسمون پر میزدن و از این بوتهی گل به اون بوته میرفتن و شاد بودن. یه روز یکی از پروانهها به بقیه پیشنهاد یه مسابقه داد. دوست دارین بدونین چه مسابق های بود؟ پس بریم با هم این داستان رو بشنویم....
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕️ نمکی
توی یک روستا پسر شیطون و با نمکی بود به نام نمکی. که گاهی همسایه ها از دست کارهایش کلافه و عصبانی می شدند.
یک روز که یکی از همسایه ها در حال پختن رب گوجه بود، توپ توی حیاط خاله مروارید افتاد...
اما خدا رو شکر توپ توی ظرف رب نیفتاد. خاله مروارید با عصبانیت به خانه مادر نمکی رفت و از شیطنت نمکی شکایت کرد. هرچقدر که نمکی گفت کار من نبوده خاله مروارید قبول نکرد که نکرد....
⭕️ من می گم نه!
من یه بچه ام و امروز با باباجونم اومدم پارک! من امروز توی پارک خیلی گفتم «نه»! همون قدر که «بله گفتن» رو دوست دارن «نه گفتن» رو هم دوست دارم.
⭕️ گل سرخ و پروانه
توی یه دشت زیبا، پنج تا پروانه که با هم خواهر بودن، زندگی میکردن. اونها با هم توی آسمون پر میزدن و از این بوتهی گل به اون بوته میرفتن و شاد بودن. یه روز یکی از پروانهها به بقیه پیشنهاد یه مسابقه داد. دوست دارین بدونین چه مسابق های بود؟ پس بریم با هم این داستان رو بشنویم....
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
40:54
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه