دهکده ی کوچکی در کنار جنگلی بزرگ بود.
آقا گاوه صبح خیلی زود از دهکده بیرون آمد تا به جنگل برود.
آقاگاوه آواز می خواند و گردش می کرد. یک ببر هم همان نزدیکی خوابیده بود ...
آقا گاوه صبح خیلی زود از دهکده بیرون آمد تا به جنگل برود.
آقاگاوه آواز می خواند و گردش می کرد. یک ببر هم همان نزدیکی خوابیده بود ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:40
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه