موش موشک دوست نداشت مسواک بزند.
یک روز صبح هرچه مامان موش، موش موشک را برای صبحانه بیدار کرد او بیدار نشد که نشد.
مامان موش بیرون رفت. موش موشک وقتی بیدار شد متوجه شد که دندانش لق شده. موش موشی شروع به گریه کرد ...
یک روز صبح هرچه مامان موش، موش موشک را برای صبحانه بیدار کرد او بیدار نشد که نشد.
مامان موش بیرون رفت. موش موشک وقتی بیدار شد متوجه شد که دندانش لق شده. موش موشی شروع به گریه کرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:57
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه