روزی روزگاری گنجشکی در یک جنگل زیبا با کلاغ زاغی دوست شد. آن ها هر روز با هم بازی می کردند و دنبال غذا می گشتند. تا اینکه چشمشان به فلفل هایی افتاد که روی حصیری پهن شده بود. کلاغ به گنجشک گفت که برای خوردن آن ها مسابقه بدهند....
کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که اگر برای دیگران خوبی بخواهند، نتیجه کار خوبشان را می بینند.
* داستان «گنجشک و کلاغ زاغی» از قصه های کشور بنگلادش است.
کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که اگر برای دیگران خوبی بخواهند، نتیجه کار خوبشان را می بینند.
* داستان «گنجشک و کلاغ زاغی» از قصه های کشور بنگلادش است.
صداها
-
عنوانزمان
-
14:32
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه