پسر بچه 10 ساله ای به نام «تائو» به تنهایی زندگی می کرد. او پدر و مادرش را از دست داده بود. تائو از هر دو پا، فلج بود و نمی توانست راه برود. او برای اینکه سرگرم شود، با نوک انگشتانش ریگ ها و سنگریزه ها را به هدفی پرتاب می کرد، تا اینکه....
کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که: 1) در یک جمع، فرصت سخن گفتن به دیگران را هم بدهند و حرف کسی را قطع نکنند. 2) به حقوق دیگران احترام بگذارند. 3) اگر کسی ضعف جسمانی داشت، هرگز ناامید نشود و توانایی های دیگرش را پرورش دهد.
* داستان «تائو» از قصه های کشور «لائوس» واقع در جنوب شرق قاره آسیا است. این کشور در جنوب کشور چین و در همسایگی کشورهای تایلند، ویتنام و بِرمه قرار دارد.
کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که: 1) در یک جمع، فرصت سخن گفتن به دیگران را هم بدهند و حرف کسی را قطع نکنند. 2) به حقوق دیگران احترام بگذارند. 3) اگر کسی ضعف جسمانی داشت، هرگز ناامید نشود و توانایی های دیگرش را پرورش دهد.
* داستان «تائو» از قصه های کشور «لائوس» واقع در جنوب شرق قاره آسیا است. این کشور در جنوب کشور چین و در همسایگی کشورهای تایلند، ویتنام و بِرمه قرار دارد.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:57
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان