دختر کوچولو، ریزه میزه را در خاک کاشت.
ریزه میزه صدایی شنید. خمیازه ای کشید و چشم هایش را باز کرد. ولی دوباره خوابید و دوباره صدایی آمد. او با تعجب گفت: تو کی هستی؟ ...
ریزه میزه صدایی شنید. خمیازه ای کشید و چشم هایش را باز کرد. ولی دوباره خوابید و دوباره صدایی آمد. او با تعجب گفت: تو کی هستی؟ ...
صداها
-
عنوانزمان
-
9:48
کاربر مهمان