پاییز بود و باد لابلای شاح و برگ درخت ها زوزه می کشید.
برگ های درخت افرا دانه دانه خود را به دست باد می سپردند و به زمین می افتادند. اما بین آن همه برگ، یک برگ بود که اصلا دلش نمی خواست از درخت رها شود ...
برگ های درخت افرا دانه دانه خود را به دست باد می سپردند و به زمین می افتادند. اما بین آن همه برگ، یک برگ بود که اصلا دلش نمی خواست از درخت رها شود ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:36
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه