گلابتون و گل آقا با هم خواهر و برادر بودند. آنها خانه ی قشنگی داشتند.
شب شده بود و آنها منتظر بودند تا آسمان صاف شود. باد وزید و آسمان شب پیدا شد. گلابتون و گل آقا چشم به آسمان دوخته بودند ...
شب شده بود و آنها منتظر بودند تا آسمان صاف شود. باد وزید و آسمان شب پیدا شد. گلابتون و گل آقا چشم به آسمان دوخته بودند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
14:00
کاربر مهمان