سعیده خیلی ناراحت بود چون توپش را دختر خاله اش برده بود.
آنها با توپ نسیم با هم بازی کردند و خیلی خوشحال بودند.
وقتی بازی شان تمام شد، سعیده از نسیم خواست تا توپش را با خودش به خانه نبرد ...
آنها با توپ نسیم با هم بازی کردند و خیلی خوشحال بودند.
وقتی بازی شان تمام شد، سعیده از نسیم خواست تا توپش را با خودش به خانه نبرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:40
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه