شیما کوچولو هر روز به ابرهای آسمان نگاه می کرد.
او دوست داشت همه چیز را نقاشی کند. مخصوصا ابرهای جورواجور را. یک روز که هوا خوب بود شیما با مادر و پدرش به بیرون از شهر رفتند. شیما هم وسایل نقاشی اش را برداشت ...
او دوست داشت همه چیز را نقاشی کند. مخصوصا ابرهای جورواجور را. یک روز که هوا خوب بود شیما با مادر و پدرش به بیرون از شهر رفتند. شیما هم وسایل نقاشی اش را برداشت ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:48
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه