گلی منتظر بود تا پدر از راه برسد.
ولی اصلا خودش را تمیز و مرتب نکرده بود. او شانه را برداشت تا موهایش را شانه کند که یک گنجشک را از پنجره دید. گلی به حیاط رفت ولی گنجشک پر کشید و رفت. باد وزید و تور موهای گلی با باد رفت ...
ولی اصلا خودش را تمیز و مرتب نکرده بود. او شانه را برداشت تا موهایش را شانه کند که یک گنجشک را از پنجره دید. گلی به حیاط رفت ولی گنجشک پر کشید و رفت. باد وزید و تور موهای گلی با باد رفت ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:08
کاربر مهمان
کاربر مهمان