برف می بارید و همه ی مدرسه ها تعطیل شده بودند.
مریم کوچولو هم که کلاس اول بود تعطیل شده بود. او از پنجره داشت به کوچه نگاه می کرد که دید یک پدربزرگ دارد رد می شود. بعد هم یکی دیگر. بعدش هم یکی دیگر ..
مریم کوچولو هم که کلاس اول بود تعطیل شده بود. او از پنجره داشت به کوچه نگاه می کرد که دید یک پدربزرگ دارد رد می شود. بعد هم یکی دیگر. بعدش هم یکی دیگر ..
صداها
-
عنوانزمان
-
13:36
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه