بز جادوگر

  • 1 قطعه
  • 12:12 مدت زمان
  • 581 دریافت شده
مردی بو دکه دخترش می خواست ازدواج کند، به همین دلیل تمام اقوام و دوستانشان را به عروسی دعوت کرده بودند. کیور جوانی بود که می خواست از روستای دیگری به جشن عروسی برود. در راه به پیرمردی رسید. آنها تصمیم گرفتند که بفیه راه را با هم بروند...
این داستان که از کشور ویتنام است با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که در پذیرش مسائل، زود باور نباشند و سخنان و مطالب منطقی را در زندگی بپذیرند.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی خیلی خووووووووووووووووووووب
  • کاربر مهمان
    چه خوشگل قشنگ دوسش دارم
  • کاربر مهمان
    آلیه
  • کاربر مهمان
    به به چقدر قشنگه
  • کاربر مهمان
    امیر رضا جان من ای کاش پدرم رامیبوسیدم
دسترسی سریع