یکی دیگر از حکایت های زیبا و شیرین دفتر اول مثنوی معنوی مولانا که یکی از نقش های اصلی آن یک طوطی ست، داستان مرد بازرگانی ست که قصد سفر به هند را دارد.
مرد بازرگانی یک طوطی زیبا داشت و آن را در قفسی زندانی کرده بود. بازرگان قصد سفر به هندوستان داشت. از روی بخشندگی و سخاوت به هر کدام از کنیزان و غلامانش گفت: که از سفر به هندوستان چه سوغاتی برایت بیاورم؟ هر کدام از آنها درخواست چیزی کرد و آن بازرگان نیکو خصال به همه آنها وعده داد که آنچه که خواسته اند را برایشان می آورد.
تا اینکه نوبت به طوطی رسید
برنامه"طوطی و بازرگان" در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است. در این برنامه بچه ها هم با داستان آشنا می شوند و هم با معما ها و جیستان های جذاب و شنیدنی.
مرد بازرگانی یک طوطی زیبا داشت و آن را در قفسی زندانی کرده بود. بازرگان قصد سفر به هندوستان داشت. از روی بخشندگی و سخاوت به هر کدام از کنیزان و غلامانش گفت: که از سفر به هندوستان چه سوغاتی برایت بیاورم؟ هر کدام از آنها درخواست چیزی کرد و آن بازرگان نیکو خصال به همه آنها وعده داد که آنچه که خواسته اند را برایشان می آورد.
تا اینکه نوبت به طوطی رسید
برنامه"طوطی و بازرگان" در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است. در این برنامه بچه ها هم با داستان آشنا می شوند و هم با معما ها و جیستان های جذاب و شنیدنی.
صداها
-
عنوانزمان
-
16:57
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان