طوطی و بقال

  • 1 قطعه
  • 16:07 مدت زمان
  • 355 دریافت شده
یک فروشنده در دکان خود, یک طوطی سبز و زیبا داشت. طوطی, مثل آدم ها حرف می زد و زبان انسان ها را بلد بود. نگهبان فروشگاه بود و با مشتری ها شوخی می کرد و آنها را می خنداند. و بازار فروشنده را گرم می کرد.
یک روز از یک فروشگاه به طرف دیگر پرید. بالش به شیشة روغن خورد. شیشه افتاد و شکست و روغن ها ریخت. وقتی فروشنده آمد, دید که روغن ها ریخته و دکان چرب و کثیف شده است. فهمید که کار طوطی است. چوب برداشت و بر سر طوطی زد. سر طوطی زخمی شد و موهایش ریخت و کَچَل شد. سرش طاس طاس شد.

داستان"طوطی و بقال" در شبکه رادیویی ایرانصدا به تهیه کنندگی آتی جان افشان تهیه و تولید شده است.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    عالیه....خواهرم و من خیلی دوسش داریم...ممنون! ی.س.ح و ز.س.ح💙
  • کاربر مهمان
    سلام یلدا یگانه هستم
  • کاربر مهمان
    سلام خوبی خاله مرسی ممنونم از شما خاله جان
  • کاربر مهمان
    چقدهرف می زد😉
  • کاربر مهمان
    بدک نبود😜😜😜
  • کاربر مهمان
    سلام عالی عالی عالی😆😆😆
  • کاربر مهمان
    بدک نبود😉😉😯😯
  • کاربر مهمان
    بدک نه
  • کاربر مهمان
    ال پرتغال🍊🍊
  • کاربر مهمان
    عالی ال گوشت 🍗🍗🍗
  • کاربر مهمان
    عالی ال موز🍌🍌🍌
  • کاربر مهمان
    عالی ال رز 👼👼👼👱👱👱👱👭👭👭👪👪💑💏💏👵
  • کاربر مهمان
    👼💇👱👸👸👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👰👲👲👲👲💋💋💋❤❤❤💙💙💙👅👅👅👄👣👣👣💛💛💚💚💚💜💜💜💓💓💓💔💔💔💕💕💕💖💖💗💘💘💝💝💞💞💟💟👍👍👍👍👎👎👎👎👌👌✊✊✊✌✌✌✋✋✋👊👊👊☝☝☝👆👆👇👇👇👈👈👈👈👉👉👉👋👋👋👋👏👏👐👐👐💄💄💄💄👑👑👒👒🎩🎩🎩👗👗👖👖👖👕👕👕👔👔⌚⌚👓👓🎓🎓👘👘👘
  • کاربر مهمان
    😈😈😈
  • کاربر مهمان
    عالی ال بستنی🍦🍦🍨🍨🍨🍧🍧🍧
  • کاربر مهمان
    عالی ال سبزیجات🍌🍌🍌🍎🍎🍄🍄🍄🍄🍆🍆🍆🍞🍞🍞🍜🍜🍜🍜
  • کاربر مهمان
    عالی بود
  • کاربر مهمان
    عالی
  • کاربر مهمان
    اسم تعالی
دسترسی سریع