ژاکت مریم

  • 1 قطعه
  • 14:45 مدت زمان
  • 178 دریافت شده
زمستان بود و مادر رضا کوچولو ژاکت رنگی اش را از توی کمد بیرون آورد. ولی رضا ناگهان ناراحت شد.
رضا بزرگ تر شده بود و حالا ژاکت اش برایش کوچک شده بود.
مادرش ژاکت خواهر بزرگ ترش را به او داد. اما او آن را نپوشید ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    خیلی ناستان بود ممنون
  • کاربر مهمان
    سلام مرسی که برای ما پیام فرستاد😍😍😘
  • کاربر مهمان
    سلام
دسترسی سریع