هدی و عزیزجون به شمال ایران سفر کردهن. هدی کنار دریا نشسته و ناگهان، یه کتری کوچولو شبیه چراغ جادو توی آب میبینه. هدی با خنده به عزیزجون میگه: «ای کاش! این کتری هم مثل چراغ جادوی توی قصهها میتونست آرزوی من رو برآورده کنه!»
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که خالق و پروردگار هستی، دعای بندگانش رو گوش میکنه و اگر صلاح بدونه، دعاشون رو برآورده میکنه. در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به بخشی از آیهی 60 سورهی مبارکهی «غافر» اشاره میکنه.
خداوند در این آیه میفرماید:
«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.»
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که خالق و پروردگار هستی، دعای بندگانش رو گوش میکنه و اگر صلاح بدونه، دعاشون رو برآورده میکنه. در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به بخشی از آیهی 60 سورهی مبارکهی «غافر» اشاره میکنه.
خداوند در این آیه میفرماید:
«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.»
صداها
-
عنوانزمان
-
10:37
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان