چشمه و سنگ

  • 1 قطعه
  • 14:41 مدت زمان
  • 539 دریافت شده
چشمه به راه افتاد تا به مزرعه‌‌‌ها و باغ‌‌‌ها برود و آنها را سیراب کند.
یک روز چشمه به یک سنگ رسید؛ یک سنگ بزرگ. چشمه از سنگ خواست تا جابه‌جا شود. ولی سنگ گفت: من سنگم و سال‌‌هاست که اینجایم ... .

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع