اشتباه ویزویزی

  • 1 قطعه
  • 11:10 مدت زمان
  • 519 دریافت شده
زنبور کوچولو اسم اش ویزویزی بود.
ویزویزی کوزه اش را برداشت و به دشت پر گل رفت. او تا می توانست شیره ی گل ها را جمع کرد.
او ناگهان یک گل بزرگ را دید. پروانه خانم داشت روی گل نقاشی می کرد. ویزویزی از او خواست تا بال هایش را نقاشی کند ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    قانون خیلی قشنگ بود
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی خیلی زیبا و با منظور
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی زیبا و معنی بو
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی زیبا بود
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی قشنگ بود😍
دسترسی سریع