دشت بزرگ تنهای تنها کنار کوه نشسته بود.
نه آهویی، نه سنجابی، نه درختی.
فقط چند تا عقرب و مارمولک آنجا زندگی میکردن. دشت بزرگ که اسمش صحرا بود، دلش یه دوست میخواست... .
نه آهویی، نه سنجابی، نه درختی.
فقط چند تا عقرب و مارمولک آنجا زندگی میکردن. دشت بزرگ که اسمش صحرا بود، دلش یه دوست میخواست... .
صداها
-
عنوانزمان
-
13:17
کاربر مهمان
کاربر مهمان