ستارهها منتظر بودن تا ماه براشون قصه بگه.
ستارهها چشماشون رو بستن و ماه مهربون براشون از خورشیدخانم یه قصه تعریف کرد؛ اما یه ستارهی کوچولو یه گوشه بود که چشماش رو نمیبست... .
ستارهها چشماشون رو بستن و ماه مهربون براشون از خورشیدخانم یه قصه تعریف کرد؛ اما یه ستارهی کوچولو یه گوشه بود که چشماش رو نمیبست... .
صداها
-
عنوانزمان
-
13:31
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان