جنگل قصه

  • 1 قطعه
  • 10:25 مدت زمان
  • 10 دریافت شده
بچه‌های عزیز، در این شعر از جنگلی صحبت می‌شود که حیوانات آن باهم علیه گرگ سیاه ناقلا می‌جنگند و موفق می‌شوند درس عبرتی به گرگ بدهند.
آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
میون کوه و دره
یه میش بود و یه بره
بره‌ی شوخ و شیطون
خوشحال و شاد و خندون

خوب و قشنگ و زیبا
میون دشت و صحرا
صبح تا غروب می‌دوید
پایین و بالا می‌پرید

اون‌ ور کوه تو جنگل
یه گرگ چاق و تنبل
زشت و کثیف و بی‌عار
موذی و مردم‌آزار
پرخور و ناقلا بود
دشمن بره‌ها بود

خورشید خانوم آفتاب کرد
برف کوها رو آب کرد
سبزه و گل دراومد
میوه‌ی نوبر اومد
گل‌های آفتابگردون
توی چمن فراوون
بره‌ی نازی نازی
تنهایی رفت به بازی

رسید به گوزن و گفت:
چه شاخ‌های قشنگی
می‌‌آی با من بجنگی؟
اسم منو شنیدی؟
زور منو ندیدی؟
شاخت به این کلفتی
فوتت کنم می‌افتی

رسید به سگ و گفت:
عجب صدایی داری
سر به سرم می‌ذاری؟
تو گشنه‌ای یا سیری؟
می‌خوای گازم بگیری؟
واق واق نکن که کم‌کم
دارم ازت می‌ترسم

رسید به کلاغ و گفت:
کلاغه قارقارت کو؟
سفره قلم‌کارت کو؟
آقای خبرگزاری
اخبار خوب چی داری؟

رسید به موش و گفت:
من چابک و زرنگم
با صد تا گرگ می‌جنگم
بیا بیرون آقاموشه
قایم نشو تو تنبوشه

هوا پر از بوی بهار
زمین پر از نقش و نگار
اون از هوا این از زمین
نخور و نخواب، بشین و ببین
خورشید خانوم غروب کرد
تنگ غروبه برگرد
راه دراز و باریک
دره‌ی تنگ و تاریک
گرگه تو راه نشسته
راه عبور رو بسته

گرگ گفت:
از توی کوه و دره
می‌‌‌آد صدای بره
وای دهنم آب افتاد
دلم به تاپ‌تاپ افتاد
بره‌ی نازی نازی
می‌آی بریم به بازی؟
بریم تو کوه و دره
دنبال آهوبره
قدم‌زنان گردش‌کنان
دستت به روی شونه‌م
با هم بریم تو لونه‌م؟

بره کوچولو گفت:
چه گرگ شیرین‌دهنی
می‌خوای منو گول بزنی؟
گرگ سیاه ایکبیری
منو نگیری
منو نبری
منو نخوری

گرگ گفت:
قاه قاه قاه چرا نبرم؟
قاه قاه قاه چرا نخورم؟
می‌ندازمت رو شونه‌م
می‌برمت تو لونه‌م
می‌خورمت قلنبه
با پوست و گوشت و دنبه

آهای کلاغ قارقاری
خبر داری خبر داری؟
بره‌ی خوب و نازنین
شاخ در هوا، سُم بر زمین
گرگه گرفت و بردش
سرپا نشست و خوردش

کلاغ از اون بالا گفت:
قارقار خبردار
کی خوابه و کی بیدار؟
برای اولین‌بار
گوش بکنید به اخبار
بره رو گرگه برده
سرپا نشسته خورده

مادر بره گفت:
ببعی جونم ببعی جونم
نازنینم مهربونم
خوش‌زبونم کی بردتت؟
گرگه چه‌‌‌جوری خوردت؟
گرگ سیاه پررو!
بره‌ی ناز من کو؟

گرگ گفت:
قاه‌قاه‌قاه من بردمش
قاه‌قاه‌قاه من خوردمش
تو هم بیای می‌برمت
تو هم بیای می‌خورمت
حالا چی می‌گی؟
حالا چی می‌خوای؟

مادر بره گفت:
من چی می‌گم؟
من چی می‌خوام؟
فرار نکن دارم می‌‌‌آم
سوار سوار پیاده‌سوار
دارم می‌آم به کارزار
می‌خوام با شاخم بزنم
شیکمتو پاره کنم
آهای سگه، آهای موشه
آهای الاغ و خرگوشه
گوش به فرمان من
حمله به‌‌سوی دشمن
چه جنگی و چه جنگی
چه حمله‌ی قشنگی!
از این طرف، از اون طرف
حمله کنید رو به هدف
هُلش بدید گیجش کنید
فوری طناب‌پیچش کنید

ای گرگ گنده‌ی بد
دیدی چه به روزت اومد؟!
دیدی که باهات چه کردیم؟
رشته‌تو پنبه کردیم

بره‌ی ما قشنگه
خوشحال و شوخ و شنگه
خیلی دوسش می‌داریم
تنهاش نمی‌گذاریم
هرجا می‌ره باهاشیم
دشمن دشمناشیم
بره‌ی نازی نازی
تنها نرو به بازی
عاقل و هوشیار باش
گرگه می‌‌آد بیدار باش

آهنگ ها

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع