طوطیِ مرد بقال، شیرینسخن بود و مشتریهای بقالی را سرگرم میکرد.
یک روز گربهای وارد بقالی شد و طوطی ترسید و پر زد و به یک شیشهی روغن باارزش خورد و روغن پخش بر زمین شد.
مرد بقال با دیدن اوضاع عصبانی شد؛ محکم ضربهای به سر طوطی زد و ... .
یک روز گربهای وارد بقالی شد و طوطی ترسید و پر زد و به یک شیشهی روغن باارزش خورد و روغن پخش بر زمین شد.
مرد بقال با دیدن اوضاع عصبانی شد؛ محکم ضربهای به سر طوطی زد و ... .
از ایرانصدا بشنوید
حکایت طوطی و بقال یکی از حکایتهای پندآموز مولاناست. بشنوید و دربارهاش برای ما پیغام بگذارید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان