نه تر و نه خشک

  • 1 قطعه
  • 5:49 مدت زمان
  • 44 دریافت شده
پرنده‌ای از روی بام پرید و زنی را دید که داشت با آب‌یخ صورت بچه‌اش را می‌شست.
پرنده دلش گرفت، اما پر زد و گذشت. او چیزهای دیگری هم دید و بازهم دلش گرفت، اما بازهم گذشت و رفت.
پرنده به شهر و به قصر پادشاه رسید... .
***
این داستان زیبا، یه افسانه‌ی قدیمیه که نویسنده، اون‌ رو از پدربزرگش شنیده بود؛ داستان زیبای عشقِ پرنده و دختر!
***
این کتاب را انتشارات معین چاپ کرده است.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع