در شب عید کریسمس، که هوا بسیار سرد و آرام بود، الاغ پیری به دنبال جایی گرم برای استراحت می گشت. در راه با سگی دوست شد و با او درد و دل کرد. الاغ از بی مهریِ صاحبِ قبلی اش، برای سگ تعریف کرد. اما دلش برای خاطراتش تنگ شده بود...
این داستان با زبانی ساده و روان درباره ی مهربانی کردن به یکدیگر اشاره دارد و داستانی شیرین از شب کریسمس را بازگو می کند.
این داستان با زبانی ساده و روان درباره ی مهربانی کردن به یکدیگر اشاره دارد و داستانی شیرین از شب کریسمس را بازگو می کند.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:46
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان