ابر و باد با هم دیگه دوست بودند و باد همیشه ابر رو سوار کالسکه خودش می کرد و همه جا می چرخوند. ابر و باد به گل ها و گیاهان پژمرده می رسیدند و به همه آب می دادند.
ابر و باد به دشت سرسبزی رسیدند و ابر با دیدن این دشت تصمیم گرفت همانجا بماند و از باد هم خواست تا با او آنجا بماند، اما باد دوست نداشت که در دشت بماند و کم کم بین آن دو جر و بحث پیشآمد و پس از مدتی ابر و باد از هم جدا شدند.
داستان" ابر و باد" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
ابر و باد به دشت سرسبزی رسیدند و ابر با دیدن این دشت تصمیم گرفت همانجا بماند و از باد هم خواست تا با او آنجا بماند، اما باد دوست نداشت که در دشت بماند و کم کم بین آن دو جر و بحث پیشآمد و پس از مدتی ابر و باد از هم جدا شدند.
داستان" ابر و باد" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
15:10
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه