آرزوی پرده حصیری

  • 1 قطعه
  • 13:21 مدت زمان
  • 110 دریافت شده
پرده ایی حصیری روی پنجره خانه قدیمی روی دیوار بود پرده حصیری آرزو داشت که از آنجا برود. روزی صاحبخانه پرده جدیدی گرفت و پرده حصیری را از روی دیوار برداشت.
پسر بچه ایی بعد از مدتها سراغ حصیر رفت و چند تا از چوب های حصیر را جدا کرد. پرده با نگرانی به بچه نگاه کرد. پسر بچه با حصیرها بادبادک ساخت. پرده حصیری خیلی خوشحال شد از اینکه می توانست توی آسمان آبی پرواز کند.

داستان"آرزوی پرده حصیری" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع