شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
- باد آورده را باد هم می برد:
گنجشکی بود که بالای دیواری بلند لانه ای داشت. روزی در بیابان دنبال دانه می گشت. تا اینکه دانه ای پیدا کرد، او دانه را برداشت و به نزد پیرمرد دانا برد تا بداند دانه ی چه گیاهی است. پیرمرد دانه را دید و به او گفت: این دانه ی پنبه است...
- کار کی مهمتره؟:
توی کمد رختخواب ها حسابی شلوغ بود و همه دنبال کسی بودند که کارش از همه مهمتره. هر کدام از رختخواب ها می گفتند که کار خودشان مهمتر است و مادر خانه بیشتر به کمک آنها احتیاج دارد.
- یه روز من، یه روز استاد:
روزی روزگاری در روستای کوچیکی مرد کشاورزی زندگی می کرد که سواد خوندن و نوشتن نداشت. چون کشاورز از این قضیه در رنج بود، بسیار علاقمند بود که تنها پسرش درس بخونه و باسواد بشه. در روستای کوچیک اونها مدرسه ای نبود تا کشاورز پسر نازپروردهاش رو برای سوادآموزی به مدرسه بفرسته. به همین دلیل یه روز مرد کشاورز به همراه پسرش به شهر رفت تا اون رو در مدرسه شهر ثبت نام کنه....
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
- باد آورده را باد هم می برد:
گنجشکی بود که بالای دیواری بلند لانه ای داشت. روزی در بیابان دنبال دانه می گشت. تا اینکه دانه ای پیدا کرد، او دانه را برداشت و به نزد پیرمرد دانا برد تا بداند دانه ی چه گیاهی است. پیرمرد دانه را دید و به او گفت: این دانه ی پنبه است...
- کار کی مهمتره؟:
توی کمد رختخواب ها حسابی شلوغ بود و همه دنبال کسی بودند که کارش از همه مهمتره. هر کدام از رختخواب ها می گفتند که کار خودشان مهمتر است و مادر خانه بیشتر به کمک آنها احتیاج دارد.
- یه روز من، یه روز استاد:
روزی روزگاری در روستای کوچیکی مرد کشاورزی زندگی می کرد که سواد خوندن و نوشتن نداشت. چون کشاورز از این قضیه در رنج بود، بسیار علاقمند بود که تنها پسرش درس بخونه و باسواد بشه. در روستای کوچیک اونها مدرسه ای نبود تا کشاورز پسر نازپروردهاش رو برای سوادآموزی به مدرسه بفرسته. به همین دلیل یه روز مرد کشاورز به همراه پسرش به شهر رفت تا اون رو در مدرسه شهر ثبت نام کنه....
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
40:21
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان