display result search
شب رویایی 437
شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕️ اسم من پلاک است
" در زمان جنگ کسی مدارک شناسایی با خودش نمی‌بره. درواقع پلاک حکم همون مدارک رو داره." این داستان از زبان پلاکِ توی گردن رزمنده‌ها صحبت می‌کنه و وظیفه‌ی پلاک رو در میدون جنگ و شناسایی شهدا مشخص می‌کنه.
⭕️ ماجرای شتر کوچولو
شتر کوچولو و مادرش توی ظهر بیرون آمده بودند و شتر کوچولو سایه خودش را روی زمین دید تعجب کرد که دوتا کلاه بزرگ روی پشتش برای چیست.
شتر کوچولو دیگه خجالت می کشید که از خانه بیرون برود و حیوانات دیگر او را مسخره کنند. شتر کوچولو یک روز آرام و بی سرو صدا به جنگل رفت و به حیوانات دیگر مثل اسب و بز و گوسفند نگاه کرد و دید که آنخا کوهان ندارند.
⭕️ انشاالله منم
شب بود و مردی به همسرش گفت که می خواهد صبح زود همراه خرش به کوه برود. وقتی زن این حرف ها را شنید به همسرش گفت بگو «انشاالله». مرد رو به زنش کرد و گفت که همه وسایل فراهم است و خرم هم کاملا سالم، پس مشکلی قرار نیست به وجود بیاد و نیازی هم نیست بگویم «انشاالله»...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
**********
⭕️ اسم من پلاک است
" در زمان جنگ کسی مدارک شناسایی با خودش نمی‌بره. درواقع پلاک حکم همون مدارک رو داره." این داستان از زبان پلاکِ توی گردن رزمنده‌ها صحبت می‌کنه و وظیفه‌ی پلاک رو در میدون جنگ و شناسایی شهدا مشخص می‌کنه.
⭕️ ماجرای شتر کوچولو
شتر کوچولو و مادرش توی ظهر بیرون آمده بودند و شتر کوچولو سایه خودش را روی زمین دید تعجب کرد که دوتا کلاه بزرگ روی پشتش برای چیست.
شتر کوچولو دیگه خجالت می کشید که از خانه بیرون برود و حیوانات دیگر او را مسخره کنند. شتر کوچولو یک روز آرام و بی سرو صدا به جنگل رفت و به حیوانات دیگر مثل اسب و بز و گوسفند نگاه کرد و دید که آنخا کوهان ندارند.
⭕️ انشاالله منم
شب بود و مردی به همسرش گفت که می خواهد صبح زود همراه خرش به کوه برود. وقتی زن این حرف ها را شنید به همسرش گفت بگو «انشاالله». مرد رو به زنش کرد و گفت که همه وسایل فراهم است و خرم هم کاملا سالم، پس مشکلی قرار نیست به وجود بیاد و نیازی هم نیست بگویم «انشاالله»...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
38:59
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
