یه تپلیای بود که چاق و گِرد و سیاه بود. یه دُم دراز هم داشت، ولی خودش این چیزها رو نمیدونست. اون یه بچهقورباغهی زرنگ و شاد بود. روزها توی آب رودخونه این طرف و اون طرف میرفت.
کودکان با شنیدن این داستان با «چرخهی رشد قورباغه» آشنا میشن.
کودکان با شنیدن این داستان با «چرخهی رشد قورباغه» آشنا میشن.
صداها
-
عنوانزمان
-
17:02
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه