بچهها سلام. یه قصهی دیگه بشنویم از عمه مریم مهربان «مریم نشیبا». بعد هم به سؤالهای خانم نویسنده «آسیه حیدری» دربارهی قصه جواب بدیم.
بچهها! خروس دمحنایی ناراحت بود و قوقولی قوقو نمیکرد. مردم ناراحت بودند و به او غذا نمیدادند. خروس دمحنایی هم چمدانش را بست و رفت؛ اما او خیلی زود فهمید که چرا ناراحت است و راهحل آن چیست. او متوجه شد که چطور باید برای زندگیاش برنامهریزی کند.
***
فاطمه سنا، مهربد و دیانا، مهمان ما در این برنامه هستند.
قصهی این برنامه از کتاب «مهارتهای زندگی»، نوشتهی مریم اسلامی و زهرا موسوی، انتخاب شده است.
***
از انتشارات نغمهی نواندیش سپاسگزاریم.
بچهها! خروس دمحنایی ناراحت بود و قوقولی قوقو نمیکرد. مردم ناراحت بودند و به او غذا نمیدادند. خروس دمحنایی هم چمدانش را بست و رفت؛ اما او خیلی زود فهمید که چرا ناراحت است و راهحل آن چیست. او متوجه شد که چطور باید برای زندگیاش برنامهریزی کند.
***
فاطمه سنا، مهربد و دیانا، مهمان ما در این برنامه هستند.
قصهی این برنامه از کتاب «مهارتهای زندگی»، نوشتهی مریم اسلامی و زهرا موسوی، انتخاب شده است.
***
از انتشارات نغمهی نواندیش سپاسگزاریم.
صداها
-
عنوانزمان
-
17:41
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

