یه داداش مهربون برای خواهر کوچولوش شعر خونده. شما هم بشنوید که چقدر قشنگ خونده!
من خواهری دارم که مثل گل قشنگ است
مثل عروسک، کوچک و خوش آبورنگ است
وقتی به خانه میرسم، پَر میکشد پَر
تا خانه آغوش من، مثل کبوتر
میبوسمش، میبوسد او من را، نه یک بار
ده بار، نه... صد بار، نه! بسیار بسیار
شیرین زبانیهای او دل میبرد، دل
ریز است، اما تیز و شیطان، مثل فلفل
او بلبل آوازهخوان خانهی ماست
لبخند او شیرینترین لبخند دنیاست
من خواهرم را مثل گلها دوست دارم
این هدیهی خوب خدا را دوست دارم
من خواهری دارم که مثل گل قشنگ است
مثل عروسک، کوچک و خوش آبورنگ است
وقتی به خانه میرسم، پَر میکشد پَر
تا خانه آغوش من، مثل کبوتر
میبوسمش، میبوسد او من را، نه یک بار
ده بار، نه... صد بار، نه! بسیار بسیار
شیرین زبانیهای او دل میبرد، دل
ریز است، اما تیز و شیطان، مثل فلفل
او بلبل آوازهخوان خانهی ماست
لبخند او شیرینترین لبخند دنیاست
من خواهرم را مثل گلها دوست دارم
این هدیهی خوب خدا را دوست دارم
کاربر مهمان