- 6298
- 1000
- 1000
- 1000
پهلوان رویین تن
اسفندیار رویین تن، می خواهد جای پدرش، گشتاسب بر تخت پادشاهی بنشیند.
این پدر و پسر بسیار کله شق و یک دنده اند. گشتاسب، پادشاه ایران، نمی خواهد پادشاهی را به پسر بدهد چون اخترشناسان گفته اند که اسفندیار اقبال بلندی ندارد و به زودی در خون خویش غوطه خواهد خورد.
کتایون، مادر اسفندیار و ملکه، بسیار از رابطه ی بین پدر و پسر، نگران است و بسیار غصه می خورد.
شاه هم مانده و نمی داند چه باید بکند.
پادشاه، از اسفندیار می خواهد تا رستم را دست بسته نزد او بیاورد تا تاج شاهی را به پسر بدهد.
اسفندیار هم ناامیدانه و غمگین به سمت زابل به راه افتاد ...
این پدر و پسر بسیار کله شق و یک دنده اند. گشتاسب، پادشاه ایران، نمی خواهد پادشاهی را به پسر بدهد چون اخترشناسان گفته اند که اسفندیار اقبال بلندی ندارد و به زودی در خون خویش غوطه خواهد خورد.
کتایون، مادر اسفندیار و ملکه، بسیار از رابطه ی بین پدر و پسر، نگران است و بسیار غصه می خورد.
شاه هم مانده و نمی داند چه باید بکند.
پادشاه، از اسفندیار می خواهد تا رستم را دست بسته نزد او بیاورد تا تاج شاهی را به پسر بدهد.
اسفندیار هم ناامیدانه و غمگین به سمت زابل به راه افتاد ...
از ایرانصدا بشنوید
داستان زیبای اسفندیار روئین تن رو با بازی بسیاری از بزرگان رادیو بشنوید
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان



کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان