دم جنبانک

دم جنبانک

  • 2 قطعه
  • 14:14 مدت زمان
  • 309 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کتاب گویا
پرنده ی کوچکی بود به نام دم جنبانک. این پرنده دوست داشت که عقاب شود.

روزی دم جنبانک تصمیم گرفت پر بزند تا پیش عقاب برود. بالاخره ازکوه ها و رودخانه ها و جنگل ها گذشت تا به سمت کوه بلندی که آشیانه عقاب است برسد.
در راه خسته شد و به چناری رسید. چنار از او پرسید که اینجا چه می کنی؟ اینجا پر از قرقی های گنجشک خوار است. دم جنبانک با شنیدن این حرف ترسید و پرید و رفت تا پشت درخت چنار پنهان شود. درخت به او گفت: نترس. اینجا در امان هستی. دم جنبانک گفت که من دلم می خواهد پیش عقاب بروم و از او بپرسم که چطور می توانم مثل عقاب، قوی و بزرگ شوم ...

از ایرانصدا بشنوید

خوانش یک داستان کهن ایرانی با بیان شیوای استاد شمسی فضل اللهی

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا لی
  • کاربر مهمان
    ممنون از لطف شما سپاسگزارم 😍 😍
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی ممنون
  • کاربر مهمان
    عالی بود 😘 😘
  • کاربر مهمان
    ممنون
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی بامزه 😍
  • کاربر مهمان
    عالی بود خیلی خیلی خوب ♥️
  • کاربر مهمان
    خوب بود
  • کاربر مهمان
    عالی 💗 💖 💗
  • کاربر مهمان
    سپاس
  • کاربر مهمان
    سپاس گزار م
  • کاربر مهمان
    سپاس از شما 💞 💖
  • کاربر مهمان
    خیلی خوب بود 😘
  • کاربر مهمان
    خیلی خیلی ممنون از لطف شما 💕
  • کاربر مهمان
    ممنونم 💗 💗
  • کاربر مهمان
    ممنونم 💗
  • کاربر مهمان
    خیلی سپاسگزارم 😍
  • کاربر مهمان
    ممنون
  • کاربر مهمان
    ممنون از لطف شما سپاسگزارم 😍
  • کاربر مهمان
    ممنون از لطف شما سپاسگزارم

تصاویر

دسترسی سریع