«بهرام گور» عاشق شکار بود؛ برای همین تا فرصتی پیدا میکرد با اطرافیانش به شکار میرفت.
یک روز وقتی بهرام به شکار رفته بود، هوا طوفانی شد و بساط شکار برچیده شد و هرکس به سمتی فرار کرد.
بهرام هم در طوفان گم شد و خود را با سختی بسیاری به خانهای رساند... .
***
در این کتاب گویا، حکایتی از مرزباننامه را میشنوید.
یک روز وقتی بهرام به شکار رفته بود، هوا طوفانی شد و بساط شکار برچیده شد و هرکس به سمتی فرار کرد.
بهرام هم در طوفان گم شد و خود را با سختی بسیاری به خانهای رساند... .
***
در این کتاب گویا، حکایتی از مرزباننامه را میشنوید.
از ایرانصدا بشنوید
نتیجهی رفتار ما با دیگران درنهایت به خود ما برمیگردد؛ مثل صدایی که در کوه پخش میشود و پژواکش به ما میرسد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان