ماه پیشونی

ماه پیشونی

  • 4 قطعه
  • 30:17 مدت زمان
  • 1792 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
شهربانو، پیش ملاباجی مکتب می رفت. او برای ملاباجی، هدیه های خوبی می بُرد.

ملاباجی فهمید که پدر شهربانو تاجر بزرگی است بنابراین به مادر شهربانو حسادت می کرد.
یک روز ملاباجی ظرفی را یه شهربانو داد و گفت: به مادرت بگو برای من سرکه ی هفت ساله بفرستد.
ولی وقتی مادرت به طرف خمره ی هفتم رفت او را هل بده تا در خمره بیفتد.
شهربانو هم همین کار را کرد و مادرش از دنیا رفت.
ملاباجی خیلی خوشحال شد و بعد به شهربانو گفت تا یک مشت خاکشیر روی سرش بریزد و اگر پدرش او را دعوا کرد و گفت چرا کثیف شده ای به او بگو ید که زن بگیرد تا از او مراقبت کند.
شهربانو هم همین کار را کرد. وقتی پدر اعتراض کرد دختر گفت: پدر! تو باید زن بگیری ...

از ایرانصدا بشنوید

داستانی زیبا و افسانه ایی با روایت استاد ژاله علو

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    ممنونم من قصه ماه پیشونی را خیلی دوست دارم ممنون از لطف شما مهدیس اوجی هستم ۱۱سالمه
  • کاربر مهمان
    💕💕💕
  • کاربر مهمان
    🥱
  • کاربر مهمان
    عالی عاشقشم هر شب گوشش میدم

تصاویر

دسترسی سریع