مامان گل

مامان گل

  • 2 قطعه
  • 7:03 مدت زمان
  • 158 دریافت شده
راوی: نسا جابرابن انصاری
قالب: روایی
دسته‌بندی: کودک
حنانه تنها بود و حوصله‌اش سر رفته بود.

حنانه رفت توی حیاط، پیشِ گلِ سرخ. اون یه لیوان آب پای گل سرخ ریخت و گفت: سلام گل زیبا!
گل چیزی نگفت و فقط عطرش رو توی هوا پراکنده کرد... .

از ایرانصدا بشنوید

حنانه رفت پیش گل سرخ و سلام کرد. گل هم به حنانه سلام کرد. ولی چجوری؟ ...

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

    تا کنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

دسترسی سریع