بهار و بابونه

بهار و بابونه

  • 2 قطعه
  • 14:33 مدت زمان
  • 117 دریافت شده
راوی: نسا جابرابن انصاری
قالب: روایی
دسته‌بندی: کودک
بهار هنوز نیامده بود، چون تنها کسی که می‌توانست گل بابونه را ببیند از شهر رفته بود.

بابونه از شکاف سنگ‌ها بیرون زده بود و در بادهای تند و سخت مقاومت می‌کرد، تا یک نفر او را ببیند... بعد از آن، همه‌جا پر از بابونه می‌شد و بهار می‌رسید ...
یک نفر باید بابونه را می‌دید و خوشحال می شد... .
***
این داستان زیبا را بشنوید و برای هم تعریف کنید بچه‌ها!

از ایرانصدا بشنوید

یک نفر باید گل بابونه را می‌دید و خوشحال می‌شد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

    تا کنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

دسترسی سریع