آینه ی سحرآمیز

آینه ی سحرآمیز

  • 2 قطعه
  • 14:13 مدت زمان
  • 1504 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
روزی روزگاری در سرزمینی پادشاهی ثروتمند زندگی می کرد. وقتی پادشاه به پیری رسید از این که صورتش شکسته شده و موهایش در حال سفید شدن بود احساس ناراحتی می کرد.

پادشاه پسرهایش را صدا کرد تا کاری برایش انجام دهند.
او پسر بزرگش را صدا زد و گفت: وقتی کوچک بودم شنیده بودم آینه ی سحرآمیزی وجود دارد که هر کس خود را در آن ببیند جوان می شود.
پسر قبول کرد و با برادرانش به راه افتادند. پسر کوچک پادشاه هم از پدرش اجازه گرفت تا به دنبال آینه برود.

از ایرانصدا بشنوید

این قصه برای دبستانی ها مناسب است

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی بود😍❤️
  • کاربر مهمان
    بله

تصاویر

دسترسی سریع