اون عید بزرگ

  • 1 قطعه
  • 14:00 مدت زمان
  • 113 دریافت شده
شب عید بود و همه در خانه ی علی کوچولو مشغول کار و فعالیت بودند.
علی کوچولو خوشحال بود ولی نمی دانست چه عیدی است.
او از مادرش پرسید ولی مادر سرش شلوغ بود و جواب نداد ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    سلام من محمد طاها سلطانی هستم خیلی خوب بود داستا نش
دسترسی سریع