display result search
شب رویایی 318
شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*****
⭕️ آدم برفی :
هدی مشغول درست کردن آدم برفیه و عزیزجون ازش می‌خواد تا یه مُشت از گندمای پشت پنجره رو بریزه برای پرنده‌ها و زودتر بیاد توی خونه تا سرما نخوره. عزیزجون می‌گه که باید هوای پرنده‌ها و حیوونا رو توی سرمای زمستون داشت...
⭕️ قارقار کلاغ
کلاغ و دارکوب و سنجاب با هم به خوشی و خوبی زندگی می کردند. اما کلاغ دائم سرو صدا می کرد و همسایه هاش کم کم از دستش کلافه و خسته شدن. دوست های کلاغ سیاهه به خاطر سر و صداش از پیشش رفتن. کلاغ که تنها شده بود شروع کرد به گریه کردن.
⭕️ عطایش را به لقایش بخشید
در روزگاران قدیم بازرگانی در هنگام سفر گرفتار راهزنان شد و تمام دارایی اش را یک شبه از دست داد. او که مرد سرشناس و بزرگی بود، بی پولی و تهیدستی خیلی آزارش می داد، ولی اونقدر آبرومند بود که نمی تونست دست نیاز در برابر کسی دراز کنه. به همین دلیل مدتی با حداقل پولی که برایش باقی مونده بود روزگار گذروند تا ببینه چه کاری می تونه انجام بده...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*****
⭕️ آدم برفی :
هدی مشغول درست کردن آدم برفیه و عزیزجون ازش می‌خواد تا یه مُشت از گندمای پشت پنجره رو بریزه برای پرنده‌ها و زودتر بیاد توی خونه تا سرما نخوره. عزیزجون می‌گه که باید هوای پرنده‌ها و حیوونا رو توی سرمای زمستون داشت...
⭕️ قارقار کلاغ
کلاغ و دارکوب و سنجاب با هم به خوشی و خوبی زندگی می کردند. اما کلاغ دائم سرو صدا می کرد و همسایه هاش کم کم از دستش کلافه و خسته شدن. دوست های کلاغ سیاهه به خاطر سر و صداش از پیشش رفتن. کلاغ که تنها شده بود شروع کرد به گریه کردن.
⭕️ عطایش را به لقایش بخشید
در روزگاران قدیم بازرگانی در هنگام سفر گرفتار راهزنان شد و تمام دارایی اش را یک شبه از دست داد. او که مرد سرشناس و بزرگی بود، بی پولی و تهیدستی خیلی آزارش می داد، ولی اونقدر آبرومند بود که نمی تونست دست نیاز در برابر کسی دراز کنه. به همین دلیل مدتی با حداقل پولی که برایش باقی مونده بود روزگار گذروند تا ببینه چه کاری می تونه انجام بده...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
41:13
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان