شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*****
⭕️ روزهی عالیه کوچولو
مادر عالیه برایش صبحانه گذاشته بود ولی خودش صبحانه نمی خورد. عالیه تعجب کرده بود اما مادر عالیه گفت که او نباید چیزی بخورد. مادر به عالیه گقت: اگر صبحانه ات را بخوری برایت درباره ی روزه گرفتن حرف خواهم زد ...
⭕️ پدرام می خواهد روزه بگیرد
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. پسر کوچولوی مهربونی به نام پدرام دوست داشت کارهای خوب انجام بده. پدرام تصمیم گرفت که روزه بگیره؛ به همین دلیل نمیخواست تا سحر بخوابه، چون میترسید خواب بمونه و ... .
⭕️ مرغ ما یه پا داره
فرمانروای جدیدی به شهر «ملا نصرالدین» آمده بود و هر یک از بزرگان شهر مجبور بودند طبق آداب و رسوم آن زمان، به دیدن حاکم بروند و برایش هدیه ای ببرند. ملا نصرالدین این کارها را دوست نداشت؛ اما تعدادی از دوستانش به خانه او آمدند و گفتند که این بهترین موقعیت است تا خودمان را پیش فرمانروا خوب جلوه بدهیم، به همین دلیل ملا نصرالدین تصمیم گرفت...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*****
⭕️ روزهی عالیه کوچولو
مادر عالیه برایش صبحانه گذاشته بود ولی خودش صبحانه نمی خورد. عالیه تعجب کرده بود اما مادر عالیه گفت که او نباید چیزی بخورد. مادر به عالیه گقت: اگر صبحانه ات را بخوری برایت درباره ی روزه گرفتن حرف خواهم زد ...
⭕️ پدرام می خواهد روزه بگیرد
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. پسر کوچولوی مهربونی به نام پدرام دوست داشت کارهای خوب انجام بده. پدرام تصمیم گرفت که روزه بگیره؛ به همین دلیل نمیخواست تا سحر بخوابه، چون میترسید خواب بمونه و ... .
⭕️ مرغ ما یه پا داره
فرمانروای جدیدی به شهر «ملا نصرالدین» آمده بود و هر یک از بزرگان شهر مجبور بودند طبق آداب و رسوم آن زمان، به دیدن حاکم بروند و برایش هدیه ای ببرند. ملا نصرالدین این کارها را دوست نداشت؛ اما تعدادی از دوستانش به خانه او آمدند و گفتند که این بهترین موقعیت است تا خودمان را پیش فرمانروا خوب جلوه بدهیم، به همین دلیل ملا نصرالدین تصمیم گرفت...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
39:39
کاربر مهمان
کاربر مهمان