پاییز آمده بود و سنجاب کوچولو هوای پاییز را دوست داشت.
یک روز سنجاب کوچولو برای گردش به جنگل رفت.
مادرش به او گفت تا لباس گرم هم با خودش ببرد. اما سنجاب کوچولو گرمش بود. غروب شد و هوا کم کم خنک شد ...
یک روز سنجاب کوچولو برای گردش به جنگل رفت.
مادرش به او گفت تا لباس گرم هم با خودش ببرد. اما سنجاب کوچولو گرمش بود. غروب شد و هوا کم کم خنک شد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:12
کاربر مهمان
کاربر مهمان