قصه ی تمیزی

  • 1 قطعه
  • 14:15 مدت زمان
  • 582 دریافت شده
مریم خواهر کوچک امیر بود اما خیلی خیلی از او تمیزتر و منظم تر بود.
بک روز پدر امیر می خواست او را به سلمانی ببرد تا موهایش را کوتاه کند اما امیر زیر بار نرفت.
بابای امیر هم قبول کرد تا یک روز دیگر به سلمانی بروند ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    ‌‌😋😋😋😏🤔🤔😤😞😕😕
  • کاربر مهمان
    سلام، اینقدر قصّتون زیبا، عالی، بینظیر،فوق اُلعاده، قشنگ و خوب بود، که توانستم با گوش دادن اون برای فرشته هایم داستانی بگویم
  • کاربر مهمان
    وااای عالی بود ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
  • کاربر مهمان
    خیلی قشنگ بود. بازهم از این قصه های زیبا برایمان بگویید.
دسترسی سریع